این روزها خبرهای ناگوار از جنگ و کشتار و خونریزی در گوشه گوشه جهان به گوش میخورد. و سالهاست که این کره خاکی رنگ آرامش به خود ندیده. جنگهای بسیاری در طول عمر خود دیده و شنیده ام. جنگ ایران و عراق، فلسطین و اسرائیل، عراق و کویت، آمریکا و افغانستان، آمریکا و عراق و بعد از آن هم به کرات جنگهای داخلی در تونس، مصر، لیبی و یمن(که به سقوط دول حاکم انجامید) و پس از ان همچنان ناآرامی ها در سوریه، میانمار، عراق ، نیجریه و پاکستان (تحرکات گروه افراطی) ادامه دارد. من نه یک تحلیلگر سیاسی ام نه یک فعال مدنی. من یک انسانم که دلم از اینهمه زیاده خواهی و افراطی گری عده ای که اتش بر روی مردم غیر نظامی می گشایند می گیرد. اشکم از دیدن صحنه کشتار کودکان بی گناه و بی پناه، دیدن ویرانه ها و جان سپردن مردمی بی گناه جاری می شود. اینجا در این زمان آنچه قربانی می شود انسان نیست... انسانیت است. بشریت است. اخلاق را به دار می زنند و حق را به گور میبرند. در جایی فریادی برای تظلم خواهی و حمایت بلند می شود و همان صدا در جای دیگری برای حفظ منافعش خاموش می شود. آنچه گوش را میخراشد یا صدای بمب و آتشگشایی است یا صدای آه و ناله و دادخواهی مظلومان و کودکان و یا منفعت طلبی برخی سیاستمداران و استعمارگران!
خداوندا تو خود شاهد باش بر این ظلم و زیاده خواهی ها، بر این اشکهای به خون آلوده، بر این افراطها و زیاده خواهی ها. چاره ای بگشا. گوشها را شنوا و چشمها را بیدار گردان برای تشخیص حق از باطل، و دستها را قدرتمند و مشتها و اراده ها را آهنین و صدای این کودکان و دردمندان را آتشی گردان و فرو بار بر سر ظالمان.
آمین یا رب العالمین
مادر
اسمت تمام آرامشم .....
وجودت یاد آور تمام سالهای پر از مهر و نوازشم .....
اکنون دیگر مثل سابق سر حال نیستی .....
ولی شکر خدا را که هستی ......
این متن زیبا ازطریق ایمیل به دستم رسید.جستجوی من برای یافتن منبع واقعی و یا نویسنده متن بی نتیجه ماند
تصویر مربوطه از سایت ایران فانی است.
قصه انسان... قصه یک دل است و یک نردبان !
قصه بالا رفتن
قصه هزار راه و یک نشانی
قصه پله پله تا خدا
قصه جستجو
...
قصه از هر کجا تا او
قصه انسان، قصه پیله است و
پروانه
!
قصه تنیدن و شکافتن
...
قصه پرواز
من اما ... هنوز اول قصهام
ایستاده روی اولین پله
نشانی گم کرده
با دو بال ناتمام و یک آسمان
خدایا دست دلم را می گیری؟
دلها به درد آمد و چشمها باریدند وقتی که شنیدیم:
«به دنبال انجام عملیات تروریستی، پنچ تن از مرزبانان غیور کشور در منطقه جکیگور سیستان و بلوچستان در شامگاه 92.11.17 از سوی گروهک تروریستی جیشالعدل به گروگان گرفته شدند و به خاک پاکستان منتقل شدند»
و جشن تحویل سال نو بدون حضور این عزیزان برگزار شد درحالی که همه چشم به راه بازگشتشان بودند و هرکس به نوبه خود از هیچ اقدامی برای بازگشت مرزبانان دلاور دریغ نکرد. از محکوم کردنها توسط مقامات رسمی داخلی و خارجی و پیگیریها و رایزنیهای سیاسی و وساطتها بگیر تا هجوم مردم به دنیای مجازی و درج کامنتها و مطالب مرتبط و تشکیل کمپینها و جمع آوری امضا برای آزادی و ....
بهار بهترین بهانه برای آغاز،
وآغاز بهترین بهانه برای زیستن .
آغاز بهار فرخنده باد
....
در این آغاز سبز
نو کنیم پندار ها را
گفتارها را
و رفتارها را
به رنگ الوهیت و انسانیت
---------------------------------------------------
پ ن:
لحظه تحویل سال 1393 هجری شمسی (سال اسب) :ساعت 20:27:07 ، روز پنج شنبه 29 اسفندماه 1392 مطابق با 18 جمادی الاول 1435 و 20 مارس 2014
ای دریغ از پای بی پاپوشِ من.... دردِ بسیار و لب خاموشِ من
اگر می خندیم به اجبار است، و گرنه ما کجا و دنیای شما کجا ...
ادامه مطلب ...