قاصدک
خوش آمد باد نوروزی به صبح از باغ پیروزی ***************** به بوی دوستان ماند نه بوی بوستان داردقاصدک
خوش آمد باد نوروزی به صبح از باغ پیروزی ***************** به بوی دوستان ماند نه بوی بوستان داردما را به خیر شما امیدی نیست، شر مرسانید!!!
سال گذشته لایحه حمایت از خانواده موضوع داغ هر محفلی، بود
و کسی را ندیدم که در موافقت از این لایحه سخنی بر زبان آورد. بسیاری از منتقدین
عنوان لایحه را با بخش هایی از متن لایحه در تناقض میدیدند (بخصوص در بخش ازدواج موقت) و در
باب نقد و اشکالات وارده بر این قانون بسیار قلم فرسایی شد (نمونه) و عجبا که چنین نامی را برای این لایحه
انتخاب کرده بودند!
واما از آنجا که هر دم از این باغ بری می رسد،! چندی قبل مجددا لایحه دیگری
تحت عنوان لایحه حمایت از کودکان بی سرپرست تقدیم مجلس شد لایحه ای که در مراحل
مختلف اعاده از شورای نگهبان در سه مرحله توسط مجلس شورای اسلامی مورد بازنگری و
اصلاح مواد قرار گرفت و نهایتا به تصویب رسید!!و بازهم عنوان زیبا و غلط انداز دیگری که با بخشی از محتوای
لایحه سنخیتی ندارد... و چقدر این عزیزان در انتخاب اینگونه عناوین بی
مسما تبحر یافته اند!!! 
درنهایت آنچه به
سرمنزل تصویب رسید درج "مگر"ی در ماده 27 بود که کل قضیه را تحت الشعاع
قرار داد و نه تنها خیال همه را آسوده نکرد بلکه بر دغدغده ها بیفزود؛ و این ماده بدین شکل مصوب شد:
" ازدواج چه در زمان حضانت و چه بعد از آن بین سرپرست و فرزند خوانده ممنوع است، مگر آن که دادگاه صالح پس از اخذ نظر مشورتی سازمان، این امر را به مصلحت فرزند خوانده تشخیص دهد."
بسیاری از عزیزان و نهادهای حقوقی و مدنی که خواهان ممنوعیت اینگونه ازدواج ها بودند و اکنون نا امیدانه به مقصود دیگری رسیده بودند،
این مصوبه را محکوم کردند (منبع) و بدین ترتیب این مصوبه نگرانی های بسیاری را دامن زد (منبع).
براستی کدامین عقل سلیم می پذیرد انسان بتواند براحتی دو
نقش پدرمادری و همسری را در دومقطع زمانی به خوبی ایفا کند و براحتی تغییر وضعیت
دهد؟؟ کسی که قرار است در آینده همسر فرزندش باشد! آیا می تواند بخوبی وظیفه پدری
و مادری را انجام دهد؟؟ آیا وجود چنین دیدی زمینه امکان لجام گسیختگی نفسی را که
هر دم منتظر مفری برای رهایی است، فراهم نمی سازد؟ چقدر تضمین وجود دارد کسی که می
داند امکان ازدواجش با فرزند خوانده اش فراهم است بتواند بر نفس خود غلبه نماید و
محیط امنی را برای فرزندخوانده اش فراهم سازد؟ آیا این محیط، همان محیط امن و
عاطفی است که برای پرورش کودک لازم است؟ با این تفسیر بنظر می رسد همان محیط
پرورشگاه ها و بهزیستی برای چنین کودکانی مناسب تر و امن تر است!
از طرف دیگر تصویب چنین قانونی با آن "مگر" بی محل، انگیزه خانواده ها را برای قبول چنین فرزندانی کاهش می دهد چرا که بیم از دست دادن استحکام و اعتماد خانوادگی دارند.. اینجاست که باید گفت دست مریزاد بر قانون گذارانی که با بی درایتی، بجای تصویب یک لایحه حمایتی کاری کردند از نوع حماقتی تا مبادا کودکان بیابند حضانتی!!!
و در عجبم ازتصویب چنین قوانینی که موضوعشان با محتوایشان در تضاد و تناقض است و همچنین در شگفتم از قدرت بعضی از "مگر" ها (استثناها) که قدرت و قوت اصل خود را تحت الشعاع قرار می دهند و زمینه ایجاد فساد را بیش از پیش فراهم می سازند:
ازدواج سرپرست با فرزند خوانده ممنوع است مگر به اذن قاضی
دروغ ممنوع است مگر به مصلحت
........
----------------
اینجاست که با وجود تصویب چنین قوانینی باید گفت مار را به خیر شما امیدی نیست ، شر مرسانید ....
امید است دوستان قانونگذار کمی بیشتر به تاثیر مصوبات خود در جامعه بیندیشند و در این راه از مشورت جامعه شناسان و روانشناسان دریغ نورزند یا حداقل نظر مخاطبان و جامعه درگیر مصوبات خود را هم جویا شوند.
تنها سوالی که برای من پیش میاد اینه : آیا اساتیدی که این قوانین را تصویب می فرمایند ، طی بازیهایی که روزگار سر همه انسانها در میاره ، خودشان مایلند دخترشان با مردی که اونو به عنوان فرزند خوانده قبول کرده ازدواج کنه ؟
آخه میگن یه سوزن به خودت بزن ....
مثالی دیگر از این نوع تصمیمات و تصویبات ، بزرگوارانی هستند که فتوای مباح و ثواب بودن صیغه را صادر می فرمایند .
همیشه برام سوال بوده که آیا ایشان حاضرند همسران ، دختران و خواهران خویش را در این ثواب عظیم ، شریک و دخیل فرمایند . یا مرگ خوبه فقط برای همسایه
خدایا عاقبت ما را ختم به خیر فرما
سلام بر کاروان عزیز
از فرمایشات شما (که به حق متین و به جا هستند) عجیب تر، درج چنین مواد قانونی بنام حمایت از کودکان است!!!!!! داشتم فکر میکردم که اگر میخواستند مثلا قانونی علیه این عزیزان به تصویب برسانند (به فرض محال) آنوقت چه از آب در می آمد....
تا وقتی که مسئولانی نامسئول و کارشناسانی کارنشناس برای ما تصمیم گیری کنند وضعیت از این بهتر نخواهد شد . نمایندگانی داریم که قوانین را با توجه به نفع شخصی خودشان تصویب میکنند . فرضا موقع سربازی پسر خودشان رسیده فورا قانون خرید سربازی را تصویب می فرمایند .
به امید روزی که هر کسی در منصب شایسته اش باشد و هر قانون مناسب وضع و حال و حقوق جامعه تدوین و تصویب شود